درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان
خاطره ها سرنوشتم را بدهید من نمی دانم و همین درد مرا سخت میآزارد که چرا انسان، این دانا، این پیغمبر در تکاپوهایش چیزی از معجزا آن سوتر ره نبرده است به اعجاز محبت! چه دلیلی دارد؟ چه دلیلی دارد؟ که هنوز مهربانی را نشناخته است؟ و نمیداند در یک لبخند چه شگفتیهایی پنهان است! من بر آنم که در این دنیا خوب بودن- به خدا سهلترین کار است ونمیدانم که چرا انسان، تا این حد با خوبی بیگانه است؟ و همین درد مرا سخت آزرده است.
نظرات شما عزیزان: چهار شنبه 22 تير 1390برچسب:, :: 18:56 :: نويسنده : محمد رضا
|